مجله پارسی78 | parsi78.com

پارسیان پارسی علمی دانش فناوری سرگرمی و...

مجله پارسی78 | parsi78.com

پارسیان پارسی علمی دانش فناوری سرگرمی و...

ملاقات با هامر فرانسوی در کنیا

        

ملاقات با هامر فرانسوی در کنیا


نوشته و عکس: مهندس فرهاد کاشانی(تیر و مرداد 1388)
شرکت کامیون‏سازی رنو تراکس متعلق به گروه ولو که خود به نوبه خود بیشترین سهامدارانش شرکت اتومبیل‏سازی رنو بوده چهارسال پیش برنامه‏ای به نام جاده ابریشم ترتیب داد که در آن شش کامیون کراکس 6×6 رنو تراکس به همراهی 6 نیسان پاترول (متعلق به رنو) از شهر لیون دومین شهر بزرگ فرانسه و مقر شرکت رنو تراکس حرکت کردند و با گذشتن از ایران و اجرای چند برنامه تبلیغاتی از طریق جاده ابریشم عازم چین و شانگهای شدند. موفقیت آن برنامه باعث شد که شرکت رنو تراکس این بار برنامه جدیدی را به نام cape to cape (دماغه به دماغه) اجرا کنند که طی آن همان 6 کامیون کراکس 6×6 این بار با همراهی 6 ماشین 4×4 ساخت رنو تراکس به نام «شِر پا» از شمالی ترین نقطه زمین (NORTH CAPE) در نروژ به جنوبی‏ترین دماغه زمین به نام دماغه امیدنیک در آفریقای جنوبی بروند و طی آن از ایران نیز عبور نمایند. بعلت مشکلات سیاسی در سودان مسیر این برنامه عوض شد و چند کشور از جمله ایران از برنامه حذف شدند ولی در عوض شش خبرنگار از ایران دعوت شدند که به ترکیه رفته و چند روزی را با این دو مدل وسیله نقلیه حرکت کنند. در قسمت بعد از چند نفر از مدیران خودروسازی و نمایندگان شرکت رنو تراکس در ایران دعوت شد که به کنیا رفته و در پارک وحش آمبوسلی AMBOSLI که در مجاورت تانزانیا و کوه کلیمانجارو قرار دارد چند ساعتی را با این ماشین‏ها بگذارنند گزارشی که در زیر می‏خوانید راجب به این تجربه است.
هواپیما در باند پارک وحش «آمبوسلی» به زمین نشست. پرواز «نایروبی» تا «آمبوسلی» کمتر از نیم ساعت بود. در فرودگاه یا بهتر بگویم باند آمبوسلی تعداد زیادی لند کروز 4×4 تویوتا منتظر ما بودند که ما را به هتل آمبوسلی در همان پارک ببرند. پس از رسیدن به هتل و صرف نهار ساعت دو بعد ازظهر کاروان رنو تراکس پس از طی 18500 کیلومتر به هتل محل اقامتشان که با ما یکربع فاصله داشت رسیدند و ما به استقبال آنها رفتیم. رانندگان و سرنشینان این اتومبیل‏ها را دو گروه تشکیل می‏دادند. گروه اول کارمندان رنو تراکس که برای این برنامه داوطلب شده بودند و هر یک قسمتی از این سفر را به همراه کاروان بودند و گروه دیگر مهمانان که هر یک قسمتی از سفر را با این کاروان طی می‏کردند بما گفته شد که ما می‏توانیم کامیون کراکس6×6 یا 4×4 شرپا را برای سیاحت در پارک آمبوسلی انتخاب کنیم و دو ساعتی را با آنها طی کنیم. از آنجایی که تجربه قبلی رانندگی با کامیون‏های 4×6 کراکس را داشتم من 4×4 شرپا را انتخاب کردم.
«شرپا» به مردمانی از نپال می‏گویند که راهنمای کوهنوردان هستند و رشته کوه‏های هیمالیا را خوب می‏شناسند معروف‏ترین شرپای جهان مردی به نام تنزینگ TENZING است که راهنمای سرادموند هیلاری بود و دومین شخصی بود که پایش را روی قله اورست گذاشت. گاهی وقتی مدیر عاملی بسیار موفق است از او می‏پرسند که تنزینگ شما کیست ؟یعنی چه کسی شخص شماره دو و باعث موفقیت شماست. ماشین شرپا را اولین بار در نمایشگاه کامیون و اتوبوس‏هانور (هانوفر) دیده بودم، شبیه اتومبیل‏های هامر نظامی بوده و فعلاً فقط به‏صورت پروتوتایپ ساخته شده. احتمالاً ارتش فرانسه مشتری آن خواهد بود و تولید مرتب آن احتیاج به مشتری‏های دائمی دارد. در حال حاضر به خاطر پروتوتایپ بودن بهای تمام شده هر شرپا 300 هزار یورو بود. ‏هامرهای نظامی از دید ارتش آمریکا ماشین‏های ایده‏آل نظامی بودند تا اینکه عراقی‏ها از آن‏ها برای تمرین بمب استفاده کردند و معلوم شد که حتی ماشین‏هایی با آن هیبت حریف یک بمب دست‏ساز خانگی نیستند. موتور شرپا 5 لیتری دیزل بوده و 240 اسب‏بخار قدرت دارد و دنده اتوماتیک می‏باشند. داخل این ماشین‏ها فقط چهار صندلی مجزا وجود دارد که هر یک دارای کمربند چهار نقطه بودند و تا تمام سر نشینان کمربندهای خود را نمی‏بستند راننده‏ها حرکت نمی‏کردند. داخل هر ماشین GPS، تلفن ماهواره‏ای، بیسیم و یک یخچال وجود داشت. شیشه‏های این ماشین کم ارتفاع است و مانند هامر دید شما محدود است.
من در صندلی مسافر جلو جای گرفتم. «جو» راننده ماشین مهندس فنی رنو تراکس در نروژ بود و سفر خود را در کنیا روز قبل شروع کرده بود و قرار بود که چند روز بعد در تانزانیا نوبت او نیز باتمام برسد.
از تمام تیم فقط یک نفر قرار بود که از اول تا آخر سفر باشد که تاریخچه ماشین‏ها را بداند و بقیه همه متغیر بودند. تیم 12 ماشین همه پشت سر هم قرار گرفتند و با فرمان رئیس گروه به زبان فرانسوی ماشین‏ها حرکت کردند 6شرپا درجلو و 6 کراکس در عقب می‏آمدند. جاده‏ای که در آن حرکت می‏کردم تماماً خاکی بود ولی دست‏اندازهای کوچک بیشماری داشت. اگرچه لاستیک شرپاها دقیقاً لاستیک کامیون بود و فشار حداکثر آن 110 پوند هر اینچ مربع بود ولی از داخل ماشین قابل تنظیم بود وبرای مسیری که ما می‏رفتیم فشار 50 تنظیم شده بود. اصولاً برای مسیرهای ناهموار باید باد لاستیک را به اندازه نصف حداکثر فشار باد برای آن ماشین تنظیم کرد که لرزش‏ها را به ماشین و سرنشینان منتقل نکند.
کاروان به پیش می‏رفت و دیدن گله فیل‏ها، گورخرها، آهوان، شغال‏ها، کفتارها و زرافه‏ها و دیدن شیرها در فضای آزاد جاییکه فاصله شما و آنها فقط قطر بدنه ماشین‏ها بود قطعا جالب بود.
هر چند گاه ماشین‏ها می‏ایستادند تا بتوانیم از داخل ماشین از مناظر بیرون عکسبرداری نماییم. غذایی برای این حیوانات در نظر گرفته نشده بود و خود این حیوانات غذای یکدیگر بودند و انواع اسکلت و حیوان نیمه خورده شده همه جا دیده می‏شد. قحطی چند سال اخیر آفریقا مقدار علوفه را کم کرده و در نتیجه در نقاطی شما شاهد تخریب جنگل بودید که توسط فیل‏های گرسنه با کمک سرشان ایجاد شده بود و درخت‏های متعددی را خوابانده بودند که بتوانند برگ‏هایشان را بخورند. می‏گویند در آفریقا شما باید پنج حیوان را ببینید که بتوانید ادعا کنید که همه چیز دیده‏اید: شیر، کرگدن، زرافه، فیل و یوز پلنگ. ما به جز یوزپلنگ و کرگدن بقیه را دیدیم پس می‏توان گفت که شصت در صد آفریقا را دیدیم و انشاا. . . 40 درصد بقیه در سفرهای بعدی. رنو سواری ما پس از دو ساعت و در همان منطقه شروع به پایان رسید. دلم می‏خواست که جای «جو» راننده مان بودم و می‏توانستم تا آبشار دیدنی ویکتوریا با گروه رفته و در واقع رانندگی کنم ولی تا همینجا هم خیلی خوب بود. در پایان با تیم رنو تراکس با خاطره‏ای بسیار خوب خداحافظی کردیم و خوشحال بودیم که اوضاع بد اقتصادی جهان باعث کنسل شدن این برنامه خوب، دیدنی و پرخرج نشد.
شرپا قطعاً می‏تواند معادلی برای هامر در ارتش فرانسه باشد. نمی‏توان انتقادی بابت کیفیت ساخت این ماشین و قطعات دست‏ساز آنها کرد زیرا همه پروتو تایپ بودند و قرار نبود که کیفیت عالی باشد. اگرچه ما تجربه‏ای از نظر گذشتن از نقاط صعب‏العبور با این ماشین بدست نیاوردیم ولی دوستانی که در ترکیه طی چند روز این ماشین‏ها را آزمایش کرده بودند صحبت از عبور از زوایای بالاتر از 45 درجه می‏نمودند. اگر ظاهر خشن این ماشین دلیلی برای عملکرد این ماشین باشد باید گفت که شرپا هامر بسیار خوبی است به‏خصوص که هامر دیگر آمریکایی نیست و متعلق به چینی‏ها شده. سؤال این است که می‏خواهید هامر چینی داشته باشید یا شرپای فرانسوی البته اگر دنبال یک 4×4 متمدن‏تر باشید، رنجرور هندی نیز می‏توانید بخرید.























































نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد